اژدهای هفت سر جنگ نرم در خانواده را بشناسیم

هیچ ملتی به اندازهٔ ما ایرانیان که هشت سال در یک جنگ نابرابر درگیر دفاع از سرزمین‌مان بودیم، به دنبال صلح و امنیت برای همهٔ مردم نیست. اما چه کنیم که دور تا دورمان پر از پایگاه نظامی است و همواره در «مقطع حساس کنونی» به سر می‌بریم. اگر مردم انواع جنگ را بشناسند و تحرکات دشمن را زیر نظر بگیرند، در میدان‌های مختلف جنگ، دچار تردید نمی‌شوند و جبههٔ خودی را تشخیص می‌دهند. ضمناً کمتر آسیب می‌بینند و کمتر بازی می‌خورند

به گزارش پایگاه خبری مذهبی بچه شیعه : «شنیدی روغن داره گرون میشه؟» کافی است این جمله در شهری دهان به دهان بچرخد تا بعد از چند روز روغن در آن شهر کمیاب شود. حتی اگر این خبر کاملاً بی‌اساس و دروغ باشد، نتیجهٔ آن فرقی نمی‌کند. چه بسا که چنین شایعاتی در کشور ما بارها مسأله‌ساز شده است.

جنگ نرم

خبر کمیاب شدن یا گران شدن یک کالا می‌تواند بخشی از یک جنگ روانی باشد. چیز جدیدی هم نیست. شاید قدمت آن به اندازهٔ خود جنگ باشد. یک نمونهٔ معروفش در جنگ صفین اتفاق افتاد. حتماً شنیده‌اید که در جنگ صفین، لشکر معاویه که در معرض شکست بودند، به توصیهٔ ابوسفیان، مشاور مکار و موذی معاویه، قرآن‌ها را بر سر نیزه زدند تا سپاه حضرت علی (ع) را از ادامهٔ جنگ بازدارند. این عمل نوعی جنگ روانی بوده که سپاه امیرالمؤمنین (ع) آمادگی مواجه شدن با آن را نداشته‌اند. در نتیجه به سادگی فریب خوردند و جنگ را واگذار کردند.

اخیراً مدام دربارهٔ «جنگ شناختی» می‌شنویم. اما آیا این جنگ را می‌شناسیم؟ می‌دانیم چه انواعی دارد و هدفش چیست؟

پس لازم است ابتدا انواع جنگ را بشناسیم و بعد میدان‌های مختلف جنگ را بررسی کنیم. دکتر عباس خسروی، دکترای مدیریت راهبردی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر علوم راهبردی، در مسیر این شناخت کنار ما هستند. به قول شاعر قرار است دست ما را بگیرند و پا به پا ببرند تا شیوهٔ تشخیص میدان‌های جنگ و مقابله با تهدیدات مختلف را بیاموزیم.

پایگاه های نظامی آمریکا در اطراف ایران

در توصیف «مقطع حساس کنونی»

هیچ ملتی به اندازهٔ ما ایرانیان که هشت سال در یک جنگ نابرابر درگیر دفاع از سرزمین‌مان بودیم و هنوز بر تن جانبازان‌مان زخم‌های زیادی از آن روزها به یادگار مانده، به دنبال صلح و امنیت برای همهٔ مردم نیست. اما چه کنیم که دور تا دورمان پر از پایگاه نظامی است و همواره در «مقطع حساس کنونی» به سر می‌بریم. هر بار با حربه‌ای، با بهانه و بی‌بهانه، به ما هجمه می‌کنند و با تمام توان می‌کوشند به ما آسیب برسانند. این یعنی ما همیشه در معرض جنگ و آسیب‌های آن هستیم. اما همان طور که در فتنه‌های اخیر بیشتر شاهد بوده‌ایم، جنگ هم انواع مختلفی دارد و ابزارش همیشه تیر و تفنگ و تانک نیست.

 

شناخت درست دشمن و جنگ، لازمهٔ دفاع درست

طبیعتاً کار دشمن، دشمنی کردن است و اگر زمانی دشمنی نکرد، باید به خودمان یادآوری کنیم که این موجودات، نصف بیشترشان زیر زمین است و اگر در آن زمان خاص، ظاهراً دست و پایشان را از زندگی ما ایرانی‌ها بیرون کشیده‌اند، حتماً نقشهٔ کثیفی در ذهن خبیث‌شان می‌گذرد!

بر ما هم لازم است که آگاهی و تیزبینی خودمان و اطرافیان‌مان را بالا ببریم و تا از آسیب‌های دشمن و انواع جنگ‌هایی که علیه ما به پا می‌کند، در امان بمانیم. لازم است بدانیم در چه میدان‌هایی و از چه زوایایی به ما حمله می‌شود تا راه دفاع درست را پیدا کنیم. یادمان باشد در دنیای ابرقدرت‌ها بُرد با بچه‌زرنگ‌هاست!

اینجا کجا، جنگ کجا؟

خانواده، کانونی است که دشمن بارها تمرکز خود را بر آن نشان داده و وقیحانه تأکید کرده که قصد نابودی‌اش را دارد. اینجا اهمیت تجهیز و تقویت خانواده و آگاهی‌بخشی به آن دربارهٔ انواع جنگ‌ها و ماهیت آنها بر ما آشکارتر می‌شود.

اگر مردم انواع جنگ را بشناسند و تحرکات دشمن را زیر نظر بگیرند، در میدان‌های مختلف جنگ، دچار تردید و خطا نمی‌شوند. جبههٔ خودی را به درستی تشخیص می‌دهند و انتخاب درستی خواهند داشت. ضمناً کمتر آسیب می‌بینند و کمتر بازی می‌خورند.

در همین فتنهٔ اخیر بسیاری از جوانان و نوجوانان در شناخت دوست و دشمن و تشخیص واقعیت از دروغ دچار خطا شدند و وقتی مسائل به طور شفاف برایشان تحلیل شد، به اشتباه خود پی بردند و به آغوش جامعه برگشتند. چه بسیار دوستی‌ها، روابط خانوادگی و قوم و خویشی که به خاطر اختلاف‌نظرهای این‌چنینی و نداشتن مهارت در تبادل نظر و تحلیل درست مسائل آسیب دید…

 

جنگ چیست و چرا!

 

جذابیت ویژهٔ گفت‌وگو با اساتید و پژوهشگران فارغ از موضوع بحث، در این است که آنها بنا به اصول و شیوه‌های پژوهش، برای بیان هر مسأله از ریشه و ادبیات آن شروع می‌کنند و مدام در حرف‌هایشان از این شاخه به آن شاخه نمی‌پرند. یعنی حتی «جنگ» را که شاید مفهوم آن برای ما بدیهی باشد، از اولش تعریف و تفسیر می‌کنند.

دکتر خسروی در تعریف جنگ می‌گوید: «در منابع خارجی و داخلی تعاریف مختلفی از جنگ شده. با بررسی همهٔ این‌ها به تعریف ساده و شفافی از جنگ رسیدیم. جنگ وقتی درمی‌گیرد که منافع به حالت تقابل دربیاید. منافع یا هم‌راستا هستند، یا با هم زاویه دارند یا در تقابل با هم هستند. به محض اینکه در تقابل با همدیگر قرار می‌گیرند جنگ درمی‌گیرد. اما قاعدتاً همیشه در قالب جنگ معمول و متعارف نیست که پای ارتش و تیر و تفنگ و جنگ‌افزار به میان می‌آید.».

قالب‌های جنگ کدامند؟

بیایید با خودمان مرور کنیم در طول تاریخ چه جنگ‌هایی با چه دلایلی اتفاق افتاد. یقیناً در تمام آنها منافع دو گروه در تقابل با هم قرار گرفته که نهایتاً منجر به جنگ شده است. حالا بیایید بررسی کنیم که جنگ معمولاً در چه قالب‌هایی صورت می‌گیرد؟

رویکرد تخریب؛ مقابلهٔ سخت

 

دکتر عباس خسروی دربارهٔ قالب‌های جنگ می‌گوید: «فراگیرترین و متداول‌ترین جنگی که بشر با آن درگیر شده و با آن کار کرده، جنگی است که می‌خواهد در آن، عامل تعارض منافع را از بین ببرد. این رویکرد جنگ، هزینهٔ بالایی در سرمایه‌های مالی و انسانی دارد.».

 

مثلاً کشور خودمان را در نظر بگیرید. مشکل غرب ما چیست؟ یک اصل آرمانی: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی».

 

برای رفع این مشکل چه کار می‌کند؟ تلاش برای براندازی نظام و حذف کامل تفکر ما. اما همان طور که هشت سال دفاع مقدس نشان داد و خودشان هم اعتراف کرده‌اند چنین جنگی، هزینه‌های سرسام‌آوری در همهٔ ابعاد برایشان دارد که از پس آن برنخواهند آمد. به همین خاطر به قالب‌های دیگری از جنگ رو آورده‌اند.

 

آنها هدف‌شان را با تمام قدرت و در تمام زمینه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… دنبال می‌کند. حتی در کتاب‌های درسی بچه‌های ما هم رد پای این هدف دیده می‌شود. حذف جلوه‌های دین‌داری، شهادت و جهاد از کتاب‌های درسی همین هدف را دنبال می‌کند.

رویکرد تضعیف؛ مقابلهٔ نیمه‌سخت

 

طبیعی بود که بشر متوجه مدار دیگری از جنگ شود که در آن مدار بدون اینکه لازم باشد به دنبال نابودی حریف باشد به خواسته‌‎هایش برسد. دکتر خسروی مدار دوم جنگ را این‌طور توصیف می‌کند: «در مدار دوم، رویکرد بشر متخاصم (جنگ‌جو) این است که کاری کند که حریف ضعیف شود و به نقطهٔ ضعف برسد تا مجبور شود منافع و خواسته‌های بشر متخاصم را بپذیرد. این مدار با هزینهٔ مالی و جانی کمتر، خواستهٔ بشر متخاصم را برآورده می‌کند. اما یک ویژگی ذاتی هم دارد. اینکه پنهان نیست که بشر متخاصم در حال دشمنی کردن است و فشاری که به حریف می‌آورد از سر دشمنی است.».

 

آدمی را جان به جانش کنید لجباز است! شاید هم آن مثل معروف «آدمی به آنچه از آن منع می‌شود، حریص است.» اینجا صدق کند. دکتر خسروی ادامه می‌دهد: «هر قدر هم که حریف ضعیف باشد، مادامی که احساس می‌کند بشر متخاصم دارد به او زور می‌گوید، فشار می‌آورد و تضعیفش می‌کند، حتی اگر ضعیف باشد و توان مقابله نداشته باشد، یک حس ذاتی مقاومت در او به وجود می‌آید و این طبیعی است. ویژگی ذاتی مدار دوم باعث شد بشر متخاصم متوجه مدار سوم شود؛ مداری که رفتار را طوری تنظیم کند که حریف متوجه دشمنی هم نشود.».

رویکرد تغییر؛ مقابلهٔ نرم

 

اسم «جنگ نرم» را بسیار شنیده‌ایم. اصلاً از شنیدنش اشباع شده‌ایم. اما چقدر آن را می‌شناسیم و از ویژگی‌هایش آگاهیم؟ در مدار سوم جنگ، رویکرد بشر متخاصم این است که دشمنی طوری صورت بگیرد که حریف متوجه آن نشود. دکتر خسروی در توصیف این مدار می‌گوید: «بشر متخاصم در مدار سوم جنگ به دنبال این است که دستگاه محاسباتی حریف دچار خطا شود و نتواند درست و غلط را تشخیص بدهد و در این فضای آشفته بشر متخاصم بتواند خواسته‌هایش را به صورت نرم، به حریف قالب کند و به هدفش برسد.».

 

در واقع آموخته‌های دشمن از جنگ هشت‌ساله‌ای که علیه ایران به پا کرد و در آن از هیچ جنایتی کم و کسر نگذاشت، او را به این نتیجه رساند که با جنگ نظامی و آشکار حریف ملت نمی‌شود. و باید طوری با ما بجنگد که متوجه نشویم زیر حمله هستیم و اصطلاحاً نفهمیم از کجا می‌خوریم!

 

مصادیق این جنگ را که سال‌هاست بر کشور ما تحمیل شده، بسیار سراغ داریم. تغییر سبک تغذیه، تغییر سبک پوشش، تغییر سبک تعاملات اجتماعی و به طور کلی تغییر سبک زندگی از معروف‌ترین جنگ‌های نرم است که در معرض آن بوده‌ایم. اگر صادق باشیم در بعضی از آنها هم شکست خورده‌ایم.

تغییر باورها که رهبر انقلاب با تعبیر ریزش یا پیاده شدن از قطار انقلاب از آن یاد می‌کنند، یا تغییر محاسبات هم از مصادیق جنگ نرم هستند.

پایان مطلب

به این مطلب امتیاز دهید

امتیاز کاربران: 4.65 ( 4 رای)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا